Reza Yazdani – Khaterate Mobham
دانلود آلبوم بسیار زیبای رضا یزدانی به نام خاطرات مبهم
ترانه سرایان : اندیشه فولادوند , احسان گودرزی , حسن علیشیری
علیرضا باران , علی کمارجی نژاد , قیصر امین پور
آهنگسازان : رضا یزدانی , کارن همایونفر – تنظیم کننده : کارن همایونفر
دانلود در ادامه مطلب
دانلود آلبوم خاطرات مبهم در یک فایل Zip
دانلود آهنگ بلاتکلیف رضا یزدانی
دانلود آهنگ فیلم کوتاه رضا یزدانی
دانلود آهنگ کجا گمت کردم رضا یزدانی
دانلود آهنگ ادامه بده رضا یزدانی
دانلود آهنگ حرفهای بیمخاطب رضا یزدانی
دانلود آهنگ گرامافون رضا یزدانی
دانلود آهنگ حرف آخر رضا یزدانی
دانلود آهنگ شک میکنم رضا یزدانی
—————————————————
متن آهنگ بلاتکلیف رضا یزدانی
چه بلاتکلیفم وسط این بحران!
تو کجایی بانو؟ تو کجایی الان؟
من دچار آسمم، این هوا آلودهس
تو اگه برگردی، ماسک اکسیژن هست
این هوا آلودهس، حتی تو شعر کهن
تو کجایی الان، منبع اکسیژن؟
بیتو هر ویروسی، به سرم میچسبه
خبر ترحیمم، سر کوچه نصبه
وقتی نیستی تو شب من
قلب یادش میره پمپاژ
میشه یه ماشین سنگین
ته تاریخ یه گاراژ
زندگی یادم نیست، از همه میترسم
یه هیولا اینجاست، خاطرات مبهم
تازه من یک هفتهس، از تو دورم قربان
چه کنم بعد از این؟ چه کنم با پایان؟
همه جا تاریکه، برق کلاً رفته
بیتو قطع آب و برق و شعر و نفته
بیتو جنگ سوم تو جهانم رخ داد
همۀ گلها رو گلوله پاسخ داد
وقتی نیستی تو شب من
قلب یادش میره پمپاژ
قلب یادش میره پمپاژ
میشه یه ماشین سنگین
ته تاریخ یه گاراژ
متن آهنگ فیلم کوتاه رضا یزدانی
تو بستی چشمتو، دنیا پُر از تیتراژ پایان شد
جهان یه فیلم کوتاه بود که از چشم تو اکران شد
من اینجا، روی مرزش، گذرنامه درست کردم
خودم رو توی یه پاکت، به دنیای تو پُست کردم
تو شیراز نگاه من، بهار و سعدی و کافر
توی تهران قلب تو، یکی لبهامو میبافه
هوام ابریتر از اونه که تو اخبار میبینی
دارم از پنجره میرم، فقط دیوار میبینی
من از این پرسهها خسته، به رؤیاها بدهکارم
یه هدفون توی گوشامه، خیابونا رو میشمارم
نه! امروزو نمیشناسم، ببین ماسیده لبخندم
زمان بیمعنیه بیتو، دیگه ساعت نمیبندم
جهانم تلخه این روزا، بشین چاییمو شیرین کن
توهّم میزنم خوبم، توهّمهامو تزیین کن
حس ششهای سیگارِ پر از هندسۀ دودم
یه روزی که نفهمیدی، یه روزی عاشقت بودم
تو بستی چشمتو، دنیا پُر از تیتراژ پایان شد
جهان یه فیلم کوتاه بود
متن آهنگ کجا گمت کردم رضا یزدانی
کجا گمت کردم … تو این شب جاری
هنوز می خوابم … هنوز بیداری
هنوز خوش بینی … به سبزیه فردا
کجا گمت کردم … کجای این دنیا
ما اهل هم بودیم … هم شب و هم فانوس
کجا گمت کردم … کجای این کابوس
پشت کدوم ابره… بارونیه پاییز
کجای این هق هق … این گریه ی یکریز
شاید که برگردی … شاید که پیدا شی
شاید که آغازی … در انتها، باشی
تمامه دیروز و … پیِ تو می گردم
کجا گمم کردی … کجا گمت کردم
ما اهل هم بودیم … هم شب و هم فانوس
کجا گمت کردم … کجای این کابوس
پشت کدوم ابره … بارونیه پاییز
کجای این هق هق … این گریه ی یکریز
متن آهنگ ادامه بده رضا یزدانی
ادامه بده به لبخند، به نگاه، به جشن
از همان حرفهای ساده بزن
مثلاً بگو: «چه روز بدی!
چه غذای بینمکی!
و هوا چه گرفتهست!»
ادامه بده، به معجزه، به حضور، به عطر
و از همان کارهای ساده بکن
مثلاً بیا دکمۀ پیرهنم را بدوز
روزنامه بخوان
یا بزن زیر آوازِ بیحوصلگیات
اما فقط ادامه بده
این روزهای هولناک را
بینمک، بدون دگمه، ابری،
نیستی و اتفاقهای تلخ
ساده میافتند!
نیستی و ترسهای کوچک
بزرگ میشوند!
و مهم نیست چندشنبه است
و مهم نیست ساعت چند است
چه احمقانه زندهام!
چه وحشیانه نیستی!
چه احمقانه زندهام!
چه وحشیانه نیستی!
چه عاشقانه بود عمرمان!
چه زخم روزمرّهای!
متن آهنگ حرفهای بیمخاطب رضا یزدانی
مثل خاطرات بدکردار
تو سرم، مثل بوق ممتد شد
با خودت، جور تازهای تا کن
با بدی، جور تازهای بد شو
مثل حرفهای بیمخاطب باش
تو سرم، مثل پنکه میچرخی
دم بکش، رو اجاق چشم من
آبِ خوش، تو گلوی من جا خورد
وقتی چشمهای من تو رو دیدن
مثل فیلمهای بیسرانجامی
طی کنم بیخیالیِ چی رو؟
توی این شبای بیخوابی
بعد از این ز بامهای دروغ
قوسهای تشدید بیتابی
نگران نباش، حل میشه
واسه من نشو آبِ رو آتیش
مثل تبکردن گلِ یخ باش
جستوجو کن اتفاق منو
تو این جهان بیکنکاش
مثل سایه با منی، همهجا
چی میدونی از گذشتۀ من؟
توی دنیا، لِهولَوَرده شو
اگه اربابهایی بودن
من برای خودم یه برده شدم
لای تقویم حسمو وا کن
مثل اعتراض نطفه ببند
توی نُتها، کوک بیاعصاب
دنیا رو آب میبره امروز
پاشو، پاشو، پاشو از خواب
مثل حرفهای بیمخاطب باش
نگران باش، حل نمیشه!
متن آهنگ گرامافون رضا یزدانی
روی گرامافون، چرخیدن مهتاب
تو سمفونی شب، آغاز من در خواب
کوچه مشخص نیست، این روبهرو دریاست
زیبایی محضه، حتی خدا اینجاست
تو باز میرقصی؛ با موج، با مهتاب، در باد
من باز میرقصم؛ کنج اتاق خواب، در یاد
تو مِه فرومیریم، سال هزاروچند، با تو
هر روز، پرواز از تجریش تا دربند، با تو
پرواز میکردیم تا کافه، توی برف
هی حرف پشت حرف
هی حرف پشت حرف
حالا، تو این لحظه، رو بام تهرانیم
بارون شروع میشه، تو بیت پایانی
تو باز میرقصی؛ با موج، با مهتاب، در باد
من باز میرقصم؛ کنج اتاق خواب، در یاد
تو مِه فرومیریم سال هزاروچند، با تو
هر روز، پرواز از تجریش تا دربند، با تو
مهتاب میچرخه، روی گرامافون
تو باز میرقصی، تنهایی، تو بالُن
بالُنِ شخصیِ پرواز تا تجریش
انگار میگیری آینده رو، از پیش
این فصل از خوابم، داره تموم میشه
بارون شروع میشه، بارون شروع میشه
متن آهنگ نوار رضا یزدانی
کنار طاقچه، یه ضبطِصوت با چند تا نواره
که هر یهدونهش، واسم هزار تا خاطره داره
جاز و کلاسیک، واترز و بیتلز، غربی و شرقی
رقص پیانو، جادوی سنتور، گیتار غربی
یکیشون پُر از شعرایی که واست میگفتم
یکیُ از تو، تو آخرین شب، کادو گرفتم
«بوی عیدی و توپ»و کافه نادری، باهم شنیدیم
«مرد تنها» رو، از کوچه برلن، باهم خریدیم
یه ضبط و چند تا نوار کاست
دلخوشی من فقط همیناست
خیلی گذشته، اما واسه من
نبودن تو، هنوز معماست
نوار خالی، صدای هقهق
سهم من از تو، فقط همیناست
کجای قصه، بازی عوض شد؟
که نیستی اما، عطر تو اینجاست
اونی که عشق و خاطرههاشو، با تو شریکه
بهجای دستات، حالا تو دستاش خودکار بیکه
ترانهها رو عقب میآره، گوش میده صد بار
کاش دنیا رو هم، میشد عقب برد، فقط با خودکار
تو هر نواری، یه ردِّپا از عشق تو مونده
انگار یه دنیا، فقط واسه تو، آواز میخونده
بااینکه آواز همدمِ مردِ خاطرهبازه
عوض نمیشه جای تو با این ضبطِ قراضه
یه ضبط و چند تا نوار کاست
دلخوشی من فقط همیناست
خیلی گذشته، اما واسه من
نبودن تو هنوز معماست
نوار خالی، صدای هقهق
سهم من از تو، فقط همیناست
کجای قصه، بازی عوض شد؟
که نیستی اما، عطر تو اینجاست
متن آهنگ حرف آخر رضا یزدانی
هزار خواهش و آیا
هزار پرسش و اما
هزار چون و هزاران چرای بیزیرا
هزار بود و نبود
هزار شاید و باید
هزار باد و مباد
هزار باد و مباد
مگر تو، نقطۀ پایان
بر این هزار خط ناتمام بگذاری
مگر تو، ای دم آخر
در میانه، تو
سنگ تمام بگذاری
هزار کار نکرده
هزار کاش و اگر
هزار بارِ نَبُرده
هزار حرف نگفته
هزار بار، همیشه
هزار بار، هنوز
هزار بارِ نَبُرده
هزار راه نرفته
مگر تو، نقطۀ پایان
بر این هزار خط ناتمام بگذاری
مگر تو، ای دم آخر
در میانه، تو
سنگ تمام بگذاری
متن آهنگ طهران رضا یزدانی
حوصله ندارم، اما، همۀ قصه رو میگم
همۀ قصه رو، حتی، اونجایی که دوست ندارم
بذار صحبت کنیم این بار، جای اینکه بنویسیم
راجعبه دو جین سؤال و یه سِری عقدۀ بدخیم
میدونم که دیگه مُردم، مرگ من موقتی نیست
این جواز دفنوکفنِ یه صدای لعنتی نیست
توی این بحبوحۀ شک، وسط اینهمه بحران
خودمو گوشۀ آسفالت، جا گذاشتم تو اتوبان
ژست بیخوبیِ منگی، واسه من نگیر دوباره
کسیکه جُلوت نشسته، عصبی و لَتوپاره
من دیگه اصلاً نمیخوام، تو غرور گم شم
پایتخت دود و گوگرد، قهرمان قصۀ مرگ
اگه عاشقت نبودم، پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری، زنده باد این عاشقانه
خط موشکو تو دستت، نسل من خطکشی میکرد
واسه انفجار قلبت، شعر من خودکشی میکرد
جعبهجعبه استخون و غم پرچمای بیباد
کودکیِ نسل ما رو به قرنطینه فرستاد
من با زندگیِ شعرم، یا با تو، شوخی نداشتم
واسه تو شوخی بودیم ما، خیلی تلخه سرنوشتم
حالا هی غلط بگیر از، دیکتههای نانوشتهم
یا که اوراق بهادار، بده جای سرنوشتم
اگه عاشقت نبودم، پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری، زنده باد این عاشقانه
بین این صد تا اتوبان، یه مسیر منحنی نیست
که کسی پشت سرم هی، نده فرمان واسۀ ایست
وقتی آژیررو کشیدن، توی گوش لَتوپارم
خودم عین بمب دستی، شعرم هم شد انفجارم
یه نفر، رو درودیوار، خون خاطره میپاشه
یه نفر که میگه این بار، بذار انگشت رُو رو ماشه
خیلی ساده نرسیدی، سر صحنه، واسه اجرا
انگاری که محض خنده، گرگه زد به گلۀ ما
منزوی شو توی قلبت، یاد کارون، شب دجله
سر کوچههای بنبست، یاد حِجله پشت حُجره
بچههای خاک و بارون، یادته ریختن تو میدون
مادراشون پشت شیشه، پدراشون ته دالون
پس چرا با تو غریبهست، نسل بیخاطرۀ من؟
یادمون نیست که چجوری، واسه همدیگه میمُردن
پاش بیفته، باز دوباره، روی مغربت میبارم
باز توی منطقۀ مین، دستوپامو جا میذارم
اگه عاشقت نبودم، پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری، زنده باد این عاشقانه
اسم پایتختو با خون، مینویسم واسه یادداشت
تنها چیزی که تو دنیا، روی پاهام نگهم داشت
سروته کنم تو جاده، مقصدم تهش همین جاست
وسط بُرجای تهرون، ازدحام شعر و رؤیاست
میگذره این روزا از ما، ما هم از گلایههامون
عادی میشن این حوادث، اگه سختن، اگه آسون
توی پاییز مجاور، وسطای ماه آذر
شد قرارمون که باهم، بزنیم به سیم آخر
متن آهنگ شک میکنم رضا یزدانی
شک میکنم به خواب؛ برف میبارد، باد میایستد، باد میایستد در چشمهای باز
شک میکنم به خواب؛ برف میبارد، باد میایستد، باد میایستد در چشمهای باز
حیف! حیف! فرصتی نیست برای آبشدن در آفتاب
این خواب میپوشاند، دستهای تو را و قلب مرا
حیف! حیف! حیف! حیف…
شک میکنم به باد
به برف، به خواب
شک میکنم به باد
به برف، به خواب
شک میکنم به زخم، به تیغ، به درد
در پایان همین موسیقی، در آغاز خواب
شک میکنم به خواب
برف میبارد، باد میایستد
باد میایستد، در چشمهای باز